کـوچــه ی تنهـــــایـی



رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز.می برم جسمی و دل در گرو اوست هنوز

بگذارید به آغوش غم خویش روم . بهتر از غم به جهان نیست مرا دوست هنوز

گرجه با دوری او زندگیم نیست ولی . یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز

رشته مهرو وفا شکر که از دست نرفت .بر سر شانه من تاری از آن موست هنوز

بعد یک عمر که با او به  وفا سر کردم .با که این درد بگویم؟!که جفا جوست هنوز

تا دل ناله جانسوز بر آرم همه عمر .همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز

باهمه زخم که سیمین بدل از او دارد . میکشد نعره که آرام دلم اوست هنوز.!

     

''سیمین بهبهانی ''


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

WɪɴTᴇʀ ʙᴇAʀ رد دد ۲ ایران وکیل خانم نصب و ساخت اسکلت فلزی فروشگاه فیلم و سریال میهن شاپ تفریحی گلاره فن و هواکش هّساره واران آرامم